شرکت مادر تخصصی خدمات کشاورزی
شرکت مادر تخصصی خدمات کشاورزی

شرکت مادرتخصصی خدمات کشاورزی

تاریخ شفاهی خاویار

تاریخ شفاهی


دکتر رضا شاهی فر


مدیر سابق بازرگانی شرکت مادر تخصصی خدمات کشاورزی
در زمانیکه میزان صید خوب بود بر اساس بهره برداری بیشتر صید انجام می گرفت. تمام هزینه های شیلات بر اساس میزان صید خاویار بود.حفاظت به این طریق بود که ماهیان کوچکتر را رهاسازی می کردند . اما به جایی رسیدیم که میزان ماهیان خاویاری کاهش پیدا کرد و درآمد کم شد .
متن مصاحبه :
در مورد ماهی و پیشینه تاریخی آن نوشته‌ها و گفته‌ها و اشعار بسیاری روایت شده است:
از صاحب تبریزی آمده است: 
نیست پروا تلخکامان را تلخی‌های عشق     آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است
 در ضرب‌المثل‌ها هم نام ماهی آمده است، از آب گل‌آلود ماهی گرفتن، ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است و....
در مورد جایگاه ماهی در نقوش و آثار باستانی ،  نماد ماهی در بسیاری از کارهای هنری و صنایع دستی به کار گرفته شده است. از جمله قالیبافی، کاشی‌کاری، فلزکاری، سفال‌گری که برخی از آثار به هزاره چهارم قبل از میلاد برمی‌گردد . حتی روی سکه‌های پولی که از زمان هخامنشیان حدود 4000 سال قبل از میلاد، از زمان اردشیر دوم وجود دارند نماد ماهی دیده می‌شود. در دوران صفویه پول‌هایی به نام اشرفی که ارزش کمتری داشتند به نام پول سیاه، پشیز و یا فلوس هم می‌گفتند که پادشاه در روزهای مخصوص بین مردم پخش می‌کرد ، روی سکه ها تصاویر مختلفی از جمله ماهی وجود داشت که به نظر می‌رسد این فلوس‌ها را در اعیاد و عید نوروز پخش می‌کردند.
 ایرانی‌ها از 2500 سال پیش ماهیها را می‌شناختند تندیس‌هایی از ماهی‌هایی ساخته شده که در موزه‌های بسیار معروف مثل گنجینه آمودریا در موزه بریتانیا و ویکتوریا نگهداری می‌شود و هم‌چنین تندیس‌های دیگری از دوره عیلامی‌ها هستند که حدود 900-500 سال پیش از میلاد نمادهایی از ماهی بر روی آنها دیده می‌شود. نمونه‌های دیگری از نقش ماهیان بر روی ظروف فلزی دوران ساسانیان وجود دارندکه از ماهی بعنوان نگهبان اشاره شده است. در اوستا به گیاهی اشاره شده که حیات و بی مرگی را می آورد و با اهریمن مقابله می کرد و دو ماهی که نشان دهنده نگهبان بودند از این گیاه نگهداری می¬کردند. هم چنین در آیین مهر کودکی که همراه دو دلفین در آب متولد می شود که تصاویری هم وجود دارد. 
در فرهنگ قدیمی ما چهار عنصر متضاد آب ،باد ،خاک و آتش حیات را می¬آفرینند . آب نماد هستی و حیات بوده است و ارتباط مستقیم با ماهی دارد. در ادیان آسمانی هم به ماهی اشاره شده است. در دین مسیحیت ماهی بعنوان یک موجود مقدس که نماد فراوانی و پاکی است .از خود حضرت مسیح هم بعنوان یک ماهیگیر یاد شده است . در قرآن هم روایات زیادی در خصوص ماهی داریم داستان حضرت خضر در آیات 63 و 61 سوره کهف آمده است . داستان حضرت یونس که زندگی در دل نهنگ است.
عرفا و مولانا به آب و ماهی بعنوان نمادی از حیات و جاودانگی اشاره می کنند و در اشعار هم به ماهی اشارات فراوان شده است. در باورهای کهن ایران علاوه برنماد حیات و نگهبان برای ماهی، نماد معرفت و آگاهی نیز بکار برده می‌شده است. در دوران صفویه روی کشکول‌ها و یا تبرزین‌های دراویش نقش ماهی وجود داشت. بعضی سلاطین ما هم ابتدا ماهیگیر بودند. آل ‌بویه در دوران ایلخانی آل ‌زیار را از بین بردند ، سه برادر ماهیگیر حکومت آل ‌بویه را به دست گرفتند و حکومت کردند. 
شکار و صید یکی از سرگرمی‌های شاهان بوده است بخصوص در دوران صفویه بر اساس اطلاعاتی که وجود دارد یکی از سرگرمی‌های شاه اسماعیل در دورانی که در لاهیجان زندگی می‌کرده و همینطور شاه طهماسب یکی از سرگرمی‌هایشان صید بوده است. 
صید و صیادی در معیشت و اقتصاد و غذای مردم همیشه مورد توجه بوده ولی اطلاعات دقیقی در تاریخ ثبت نشده ولی شواهد تاریخی وجود دارد که در زمان طاهریان و خلافت عباسیان اشاراتی به مردم گیلان و مصرف ماهی در این استان شده است .به تدریج با تجارت ایران و روسیه در این ‌‌سال‌ها اقلامی ‌از روسیه به ایران وارد و از ایران هم کالاهایی صادر می‌شد که یکی از این کالاها ماهی به ویژه ماهیان خاویاری بود.بعدها این علاقه در ‌روس‌ها پیدا می شودکه در ازای پرداخت مبالغ ناچیزی صیدگاهها و آبهای ایران را اجاره  می‌کنند . احتمالاً اولین ‌‌سال‌هایی که ‌روس‌ها وارد بحث صید و صیادی در کشور ما می‌شوند مربوط به دوران صفویه می باشد. به تدریج که سلسله صفویه قدرتش را از دست داد در روسیه امپراطوری پطر کبیر قدرت می‌گیرد و در حدود ‌‌سال‌های 1329 هـ ق/ 1095 شمسی/ 1717 میلادی روسیه با دولت ایران عهدنامه تجاری می‌بندند. 
درسال 1828 میلادی در روستای ترکمانچای عهدنامه‌ای امضاء می‌شود که سبب حضور کشتی‌های نظامی‌ روسی و لنگر انداختن در بندر انزلی و دریای خزر و استفاده از منابع شیلاتی ایران می‌شود. البته قبل از آن ‌ روس‌ها از منابع دریای خزر و شیلات بهره‌برداری می کردند اما تسلط ‌روس‌ها بر منابع دریای خزر با تاکید بر ماهیان خاویاری بود. چون ماهیان خاویاری ارزش فراوانی داشتند و غذای بسیار تجملی برای اشراف روس بود . علاوه برآن خاویار از طریق روسیه به کشورهای اروپایی صادر می‌شد و ایران بهترین مکان بود که بتوانند بخش عظیمی‌از کالاهای خودشان را از این طریق تامین کنند. در سال 1841میلادی/ 1219 هجری، صیادان روس در گیلان حدود بیش از 100 هزار عدد ماهی خاویاری با حدود 271 تن خاویار صید می‌کنند . متاسفانه ثبت و ضبط مشخصی نبوده و آماردقیق وجود ندارد اما جسته گریخته مواردی وجود دارد که این اطلاعات را می توان پیدا کرد.
 در زمان محمدشاه میرزا آقاسی یکی از کسانی بوده که در دولت شدیداً مخالف بهره‌برداری دولت روسیه از دریای خزر بود ولی همواره دولت ایران تحت فشار بودکه بعضی امتیازها را به آنها بدهد. ایشان بهره‌برداری از دریا را به حاج ابراهیم دریابیگی که ایرانی و تبعه روسی بود داد. مبلغ سالیانه اجاره قرارداد 14000 تومان منعقد شد که مقدار بسیار کمی ‌بود. مبلغ چهار هزار تومان از این چهارده هزار تومان فقط مربوط به اجاره رودخانه سفیدرود بود و این نشان دهنده نقش مهم رودخانه سفید رود در بازسازی آبزیان و میزان ذخائر داشت. 

از افرادی که مخالف واگذاری اجاره و بهره‌برداری از دریای خزر به ‌روس‌ها بودند علاوه بر میرزا آقاسی، امیرکبیر و میرزا آقاخان نوری بودند. ولی علیرغم نفوذی که داشتند نهایتاً تسلیم ‌روس‌ها ‌شدند . بطوری‌ که میرزا آقاسی مجدداً قرارداد بهره برداری از دریای خزر را به شخصی نام عبدل از روسیه با مبلغ اجاره 65000 ریال واگذار می کند. میرزا آقاسی به فکر می‌افتد که شاید بتواند اوضاع را بهتر کند. ایشان از محمدشاه درخواست می‌کند که دریای خزر را به وی اجاره بدهند که شاید واگذاری مستقیم به ‌روس‌ها داده نشود و اگر اختلافی هم پیش بیاید بتوانند به نوعی حل و فصل کنند ولی مجدداً متاسفانه همین اتفاق افتاد و ایشان مجبور شدند بر اثر فشارها به ‌روس‌ها اجاره بدهند و هر وقت اختلافی بین دولت و مستاجرین ‌روسی اتفاق می افتاد بلافاصله به واسطه قدرتی که داشتند سواستفاده می‌کردند و تسلط خودشان را ادامه می‌دادند. در موردی امیرکبیر به یک تبعه روسی اجاره داد و نهایتاً با دخالت ‌روس‌ها، اجاره را پرداخت نکرد و امیرکبیر مجبور شد قرارداد را فسخ کند و به آقای محمدعلی بیک اجاره بدهد. بعد از قتل امیرکبیر هم شرایط به همین منوال ادامه داشت . نکته‌ای که وجود داشت ‌روس‌ها توان و امکانات بیشتری برای بهره‌برداری داشتند و صید و صیادی برای دولت که خزانه‌اش هم خالی بود فرصتی به وجود آمدکه دوباره به ‌روس‌ها اجاره دهند. براساس اطلاعاتی که وجود دارد از حدود 4200 نفر که آن موقع در شیلات کار می‌کردند حدود 3000 نفر از اتباع روسی بودند. 
‌روس‌ها وقتی دریای خزر را اجاره می‌کردند سه چهار برابر بیشتر از ایرانی‌ها به این بهره‌برداری پول می‌دادند در نتیجه فرصتی برای دولت که خزانه‌اش هم خالی بود پیش می آمدکه دوباره به ‌روس‌ها اجاره بدهند.
این کش و قوس‌ها همواره ادامه داشت تا اینکه در سال 1293 میرزا حسن‌خان سپهالار این امتیاز را از شاه گرفت و با شخصی به نام استفان مارتینوویچ لیانازوف قرارداد منعقد کرد و با اجاره سالیانه 50000 تومان به او واگذار می‌کند که بعدها این قرارداد به قرارداد 25 ساله تبدیل شد و متاسفانه به نوعی تسلط ‌روس‌ها ادامه پیدا کرد.
طی این قرارداد که لیانازوف فردی بسیار مقتدر بود و سرمایه‌گذاری خیلی زیادی در شیلات ایران انجام می‌دهد حدود 41 سال توسط خود لیانازوف و پسرش در ایران باقی ماند. پس از فوت لیانازوف پدر، پسرش این قرارداد را 25 سال دیگر تمدید کرد.روسها صنعت شیلات را در ایران متحول می‌کنند اما نکته‌ای که وجود داشت تمام عواید این بهره‌برداری به کشور خودشان برمی‌گشت و اکثر کارشناسان نیزروسی بودند.
در سال 1917 انقلاب بلشویکی در روسیه وقت اتفاق افتاد و روسیه متلاشی شد و حکومت کمونیستی سوسیالیستی در آن کشور حاکم شد. اما لیانازوف‌ها هنوز قدرت را داشتند و از دریای خزر در ایران بهره‌برداری می‌کردند و در صدد بودند که اگر بتوانند از آن شرایط انقلاب استفاده کنند و از طریق دولت‌شان در ایران فعالیت‌شان را ادامه بدهند. در آن زمان کارخانه‌های کشتی‌سازی ،کشتی‌های سردخانه‌دار، کارگاه‌های دودی ،شوری، کارخانه‌های توری‌بافی، تاسیسات اداری و برق در ایران ایجاد کردند که به نوعی این صنعت در ایران متحول شد ولی سود عمده‌ش به لیانازوف‌ها می‌رسید.
در سال 1327 هـ ق/ 1909 میلادی شخصی به نام سردار منصور صید ماهیان استخوانی را به مبلغ 22000 تومان از لیانازوف اجاره کرد و به مبلغ 80000 تومان منوط به اینکه صید ماهی سوف که یکی از با ارزش‌ترین ماهیان دریای خزر هست به ‌روس‌ها برسد دوباره به صیادان اجاره داد. به هر حال انقلاب بلشویکی که رخ داد با چند سال تاخیر که هنوز لیانازوف‌ها در ایران بودند قرار داد فسخ شد و به آن خاتمه داده شد. 
بعد از آن شرکت مختلط ایران و شوروی تاسیس شد و قرارشد بهره‌برداری را ‌روس‌ها انجام دهند و درصدی از سود را به ایران بدهند . این موضوع به نفع ‌روس‌ها بود.اما بهتر از قبل بود و این موضوع هم دوام نیاورد و اتفاقات جنگل و میرزا کوچک‌خان افتاد. مردم وارد بحث‌های انقلابی شدند تا مرحوم دکتر مصدق دو سال بعد از ملی شدن صنعت نفت ، ملی شدن شیلات را به ‌روس‌ها اعلام کردند و اظهار کردند ایران تمایل با عقد قرارداد با ‌روس‌ها را ندارد. این لایحه به مجلس رفت و مجلس آن راتصویب کرد و شرکت سهامی ‌شیلات ایران به وزارت دارایی ملحق گردید. بیش از صد سال تا صد و پنجاه سال تسلط غیرمستقیم ‌روس‌ها بر بهره‌برداری از منابع دریایی خزر تمام شد و هیجانی در ایران رخ داد، مردم بخصوص در شمال کشورخوشحال شدند و شادمانی می‌کردند .در سال 1346 شیلات به وزارت منابع طبیعی ملحق شد. در سال 1352 وزارت منابع طبیعی به وزارت کشاورزی ملحق شد ودر سال 1366 با دستور حضرت امام (ره) از وزارت کشاورزی منتزع و به وزارت جهادسازندگی منتقل گردید.سالها بعد وزارت جهادسازندگی و کشاورزی ادغام شدند و نهایتا از 1384 شیلات ایران به نوعی سازمان شد و کارهای حاکمیتی را عهده‌دار شد و تصدی آن را داشت، چون هم کارخانجات، شناورها، بناهای صیادی به مردم واگذار شده بود و فقط صید ماهیان خاویاری باقیمانده بود که به شرکت مادر تخصصی خدمات کشاورزی که یک شرکت هلدینگ است واگذار شد و فعالیت در این شرکت ادامه پیدا کرد. 
من یک خاطره‌ای از قول یکی اقوام مسن دارم که نشان می‌دهد چقدر دریای خزر منابع فراوانی داشت. ایشان می‌گفتند که در یک شرکت راهسازی آلمانی  در کنار رودخانه لوندویل کار می کردم که این رودخانه  از نظر شیلاتی خیلی ارزش ندارد و الان ماهی ندارد. من حسابدار آن شرکت بودم تمام کارهای کارپردازی و خرید را انجام می‌دادم. ما به کارگران شرکت غذا و ناهار می‌دادیم. من یک روز ماهی خریدم و به کارکنان شرکت ‌دادم، روزی که حساب‌ها و فاکتورها راداشتم پس می‌دادم، از طرف مسئولین شرکت آلمانی از بابت اینکه برای خرید ماهی پول داده بودم تنبیه شدم و می‌گفتند مگر آدم برای ماهی پول می‌دهد. ماهی برای رودخانه‌ست برو چند تا کارگر بردار از رودخانه ماهی بگیرند. یعنی انقدر ماهی بوده که یک شرکت راهسازی می‌توانست غذای کارکناش را با ماهی رودخانه بدهد. در طی ‌‌سال‌ها که ‌روس‌ها و شرکت‌ها صید صنعتی رو انجام می‌دادند مردم عادی هم بطریقی مجوز می‌گرفتند و ماهی می‌گرفتند ولی چون جمعیت کم بود ذخایر ماهی کافی بود اما درحال حاضر ذخائر ماهیان خاویاری بشدت در حال از بین رفتن است که تنها راه ،پرورش ماهیان خاویاری است که بعدا به آن اشاره خواهیم کرد.
شخصی که تمام شیلاتی ها وی را می شناسند آقای مهندس فرید پاک هستند . ایشان به نوعی پایه گذار شیلات نوین در ایران بودند چه در بحث تحقیقات ،صید و آبزی پروری و من دانشجوی ایشان بودم .او پدر شیلات ایران بود و همه زندگیشان را با موضوع شیلات تا آخرین لحظه سپری کردند. از افرادی بودند که علم و تکنولوژی شیلات را وارد ایران کردند و زبانهای بسیاری بلد بودند.
ایشان در مراحل مختلفی از تغییرات اساسی در شیلات حضور داشتند، در زمان شرکت مختلط ایران و روس کارکرده بودند، در زمان ملی شدن خاویار و بعد از انقلاب هم حضور داشتند. 
ایشان در سال 1289 در شهر تفلیس گرجستان به دنیا آمدند و ایرانی الاصل بودند. پدرشان کارمند وزارت خارجه بودند و اهل مشهد بودند در دوران کودکی در چند ماهگی مادرشان فوت کردند . در مشهد تحصیلاتشان را ادامه دادند وبرای ادامه تحصیل به کشور روسیه رفتند. سال 1306 از روسیه دیپلم گرفتند و به ایران برگشتند. پدرشان دوست داشتند ایشان طب بخوانند ولی خودشان علاقه ای به طب نداشتند .
انسان خیلی جدی ،منضبط و بعضی اوقات انضباط آزار دهنده برای اطرافیان داشتند. گاهی با افراد بالا دست  ویا حتی زیر دست مشکل داشتند. گاهی برکنار می شدند، تبعید می¬شدند ولی چون از نظر علمی و مدیریتی قوی بودند و به ایشان نیاز داشتند مجدداً در پستهای مختلف کارمی کردند . ابتدا در سمت استانسیون علمی که بعدا مرکز تحقیقات شیلات نامگذاری شد مشغول بکار شدند و در بندر انزلی رئیس آنجا شدند.بعنوان رئیس تولید و بهره برداری و رئیس کارگاههای تکثیر و پرورش ماهیان ، عضو هیئت مدیره شیلات انتخاب و فعالیت داشتند. در سال 1361 باز نشسته می¬شوند و مشغول تدریس در دانشگاه شدند و در سال 74 فوت کردند . ایشان جزو چهره های ماندگار شیلات هستند .
نقش مؤثر آقای دکتر فرید پاک در تاریخ شفاهی خاویار ایران چه بود؟
چون بیشتر کارکنان ایران روسی بودند تکنولوژی دست روسها بود ایشان توانستند بخشی از علم و تکنولوژی را با خودشان به ایران بیاورند. کتابهای دستنویس داشتند و شکلها را در کتاب خودشان به صورت دستی نقاشی می کشیدند . رفتارشان طوری بود که دیگران جرأت تخطی نداشتند . 
خاطرات زیادی از ایشان دارم بخصوص در سفرهایی که به شمال داشتم. یک روز جمعه به اتفاق ایشان برای دوره کار آموزی به بندر انزلی رفتیم . در حالیکه ما فکر می¬کردیم جمعه روز تعطیل است ، وقتی به انزلی رسیدیم همه سرکار بودند و بازدید را انجام دادیم . برای بازدید ازدانشگاه دوربین دو چشمی گرفته بودیم . گفتند فاصله دو چشمه تور را اندازه بگیرید کسی خط کش همراه نداشت گفتند چطور دانشجو خط کش همراه نیاورده ولی دوربین همراهتون هست؟
- در مورد سیستم دریایی دریای خزر و آبزیان بخصوص ماهی خاویار به چه صورتی بوده است؟
دریای خزر یک دریاچه بسته است، درست است که از طریق  ولگا به دریای سیاه و آب‌های آزاد اتصال پیدا می‌کند ولی تقریباً می‌شود یک دریای بسته حساب کرد . این دریاچه منابع عظیم خدادادی داشت و از بین رفت و شاید یکی از موثرترین عوامل دورانی بود که ‌روس‌ها برای بهره‌برداری از این دریا داشتند و به نوعی دریا را غارت کردند. 
در مورد ماهیان خاویاری متعلق به دوران اول باستان شناسی هستند و فسیلهای زنده محسوب می¬شوندکه توانسته اند خودشان را طی این سالها  وفق بدهند و باقی بمانند . 
این ماهی 27 گونه دارد که 6 گونه متعلق به  دریای خزر هستند. از این 6 گونه یک گونه بجز استرالیاد که در قسمت شمالی دریای خزر یافت می¬شود 5 گونه دیگر در ایران صید می¬شود. در طول هزاران سال توسط مردم و صیادان صید می¬شدند و خاویار استحصال و مصرف می شدکه در روسیه کالای بسیار لوکس بوده و در مهمانیهای اعیان و اشراف بوده است.
این ماهیان معمولا سن زیادی دارند بعضی از آنها مثل فیل ماهی گاهی تا صد سال عمر می¬کنند. نسبتاً مقاوم هستند و بدنشان تقریباً غضروفی مثل کوسه ماهیان هستند. دهانشان زیرین است فک بالایی از فک پایینی جلوتر است. این نشان می دهد آنها از مواد غذایی کف دریا بیشتر استفاده می کنند .این ماهیان دم نامتقارن دارند و دم بالایی بلند تر است .سیبیلک دارند که حس چشایی دارد که می توانند مواد غذایی را پیدا کنند ،روی بدنشان هم  ستاره ای هست. اسکات یا سپرچه ای روی بدنشان پوشیده شده است این ماهیان مختص نیمکره شمالی هستند ولی بعد از پرورش ماهیان خاویاری در نیمکره جنوبی هم یافت می شوند. در رودخانه های اروپا ،آمریکا،دریای خزر ،دریای سیاه نیز وجود دارند.ماهیان آنادرموس و یا کوچ رو هستند که برای تخم ریزی به رودخانه ها می¬روند و برای زاد و ولد رودخانه های مناسبی لازم دارند . از لارو حشرات ،ماهی و نرم تنان تغذیه می¬کنند. با توجه به سن بالایی که دارند بلوغ دیررس دارند با توجه به این که سن بالایی دارندآلودگی های محیطی بیشتری در بدنشان تجمع دارند.
صیادان زمان صید سر این ماهیان را قطع می¬کردند و با جگر این ماهیان غذا درست می¬کردند. 25 سال پیش در گیلان یک فیل ماهی بزرگی را صید کردند و جگرش را استفاده کردند و بلافاصله عوارض خوردن جگر ماهی مانند احساس گرمی ، مشکل تنفسی و پوست بروز کرد که احتمالا بعلت تجمع آلودگیهای تجمع یافته در کبد این ماهیها بوده است.
به نظر شما علاوه بر صید بی رویه چه عوامل دیگری موجب کاهش شدید ذخایر خاویاری شد؟از عوامل مهمی که موجب شدند ماهیان خاویاری به شرایط ناگوارکنونی برسند به سه مورد اشاره می کنم.  احداث سد ها از قبیل سدرودخانه ولگا ،سد سنگر بر روی رودخانه سفید رود. ماهیان جهت تخم ریزی نیاز داشتند به بالا دست رودخانه بروند و سد ها مانع می¬شدند. بعد از ساخت سد ها بشدت میزان ذخایر ماهیان خاویاری کاهش پیدا کرد.
دومین علت فروپاشی کشورشوروی بود. جمعیت بسیار زیادکشورهای حاشیه دریای خزر بدون هیچ نظام و برنامه ای با اقتصاد پایین و بازار قاچاق و مافیای خاویار شکل گرفت و افزایش یافت.
سومین علت آلودگیهای رودخانه و دریا می باشد.دلیل پنهان و ناملموس هم اینکه کشورهای حاشیه دریای خزر عزم جدی برای حفاظت از ذخائر ماهیان خاویاری ندارند .متأسفانه آمار و اطلاعات غلط و برنامه های روی کاغذ از عواملی بود که بسیار تأثیر گذار بودند.
انواع ماهی خاویاری و اسامی خاویار  انواع ماهی خاویاری خزر به چه صورت بوده است؟
ماهی قره برون(بینی سیاه)، چالباش، شیپ، ازوزون برون (دماغ دراز) و فیل ماهی جزو پنج گونه ماهیان خاویاری ایرانی است.(اسامی ماهیان بیشتر معنی ترکی می¬دهند و ریشه در زبان آذری دارند چون کارگران صیاد بیشتر آذری بودند و این ماهی ها اسامی ترکی گرفتند)
خاویار سه گونه چالباش و شیپ و قره برون خاویار آسترا نامیده می¬شود.
خاویار ماهی اوزون برون ،سوروگا نامیده می¬شود و خاویار بلوگا از فیل ماهی بدست می¬آید.
خاویار ها رقم بندی دارند،رقم 1،2،3 دان و درشت هستند و بر اساس رنگ و سایز طبقه بندی می¬شوند. یک نوع خاویار هم خاویار فشرده هست که بیش از اندازه رسیده اند به دلیل رسیدن زمان لقاح و یا بعلت حمل و نقل نا مناسب که پوستهایشان می ترکند. مواد به صورت خمیری است که بر اساس نوع ماهی و رقم ماهی قیمت گذاری می¬شدند. 
هوا در قسمت جنوبی دریای خزر معتدل است اما قسمت شمالی هوا سرد و دریاکم عمق است. علاوه بر جریانات دریایی بعلت اختلاف دما جریان هوایی ایجاد می¬شود و روی مهاجرت وکوچ ماهیان تاثیر می¬گذارد .
در ایران صید ماهیان پاییز و زمستان است . چون قسمت شمالی دریای خزر بقدری سرد می¬شود که ماهیان به قسمت جنوبی مهاجرت می¬کنند. جریانات دریایی هم به این مهاجرت  خیلی کمک می¬کنند. در دریای خزر جریانات دریایی وجود دارد که باد های شمال به جنوب و غرب به شرق می باشند. جریان آبی رودخانه ولگا بقدری جریانش قوی است که ماهی ها را از شمال غرب به سمت جنوب شرق دریا هدایت می¬کند. البته جریانهای کوچک مثل رودخانه کورا هم هست که هرکدام از اینها ممکن است ماهیها را به سمت ساحل ایران هدایت کند.

چهار سال اول کارم در موسسه تحقیقات ، ارزیابی صید غیر مجاز را انجام می¬دادیم. حتی زمانی که قاچاق خیلی کم بود به بازار می¬ رفتیم و با صیادان صحبت می¬کردیم. میزان عرضه ماهیان ، عرضه ماهیان خاویاری ،میزان صید در فصل غیر مجاز را بررسی می کردیم. به قهوه خانه ها و محل تجمع صیادان می¬رفتیم با آنها ارتباط برقرار می¬کردیم ، وقتی متوجه شدند که ما اطلاعات را برای کار علمی می¬خواهیم با ما همکاری می کردند. در حال حاضر این بررسی ها دیگر انجام نمی¬شود . برای من ارتباط با صیادان غیر قانونی خیلی جالب بود . یادم هست یک بار رئیس موشسسه تحقیقات نیمه شب تماس گرفت گفت می¬خواهیم برای مقابله با صید غیر مجاز به دریا برویم .با نیرو های حراست وارد مصب سفید رود که شدیم با قاچاقچیان درگیرشدیم . روشهای مختلفی را برای رصد قاچاقچیان امتحان می¬کردیم .
یک پروژه دیگر را که من مجری این برنامه بودم و هیچ نتیجه ای نگرفتم این بود که ما ماهی سفید رو پلاک گذاری می¬کردیم چون ماهی سفید دو سه ساله بر می¬گشتند. همین کار را با ماهی خاویاری کردیم پلاک گذاری ¬کردیم البته پلاک های درستی نداشتیم با دست می¬نوشتیم و حک می¬کردیم.چون ماهی خاویاری بین 8-10 سال طول می¬کشد تا برگردد. ما ماهی خاویاری با پلاک ندیدیم.در روش دیگر ماهیها را باله زنی کردیم .وقتی بزرگ ¬شدند برش ها روی باله ها مشخص بود ولی نتیجه ای نگرفتیم. خوشبختانه امروزه علم پیشرفت کرده و با نصب پلاکهایی بر روی ماهی می توان رصد ماهواره ای کرد و به راحتی ماهیان را ردیابی کرد. سال 73 به شرکت بازرگانی آمدم. مصوبات کمسیون بهره برداری رو خواندم.کمیسیون بعضاً تا یک هفته طول می¬کشید. در این کمیسیون میزان کل صید خاویار تصمیم گیری می¬شد و بر اساس آن میزان صید برای پنج ناحیه و هر صید گاه مشخص می¬شد . مطابق آن به صیادان پاداش و حقوق داده می¬شد. این انگیزه ای برای صید بیشتر برای صیادان بود.
وقتی گزارشات کمیسیون را می¬خواندم متوجه شدم چقدر کارهای مفید و علمی و تحقیقاتی می شود انجام داد . مثلا یکی از اینها پاداش ماهی شماری بود . براساس آن علاوه بر مقدار ، نوع کیفیت ماهی هم مهم بود . یا مثلا به صیادان چقدر خورشتی بدهیم ، یعنی به صیاد بابت غذای روزانه اش سهمی از ماهی می¬دادند که خیلی از صیادان این مقدار ماهی را ماهیانه دریافت می¬کردند و به خانه می¬بردند.صیادان از کاری که می کردند بهره می بردند.
جزیره آشوراده امکانات خیلی بهتری نسبت به بقیه صید گاه ها داشت آبادتر بود ، حمام و سینما داشت . از قدیمی ها شنیدم تازمانی که شیلات شرکت بود عصر ها  در بندر ترکمن به خانه های هریک از صیادان در آشوراده می آمدند و سهم ماهی هر صیاد را می دادند. صیادان می دانستند از این طریق رزق و روزیشان تامین می شود  و این فعالیتها ادامه داشت .بعد از سازمان شدن شیلات صیادیابی مشکل شد. پیدا کردن صیاد سالم مشکل شد و روال متفاوت شد صیاد کاملا در اختیار خودش است. 
وقتی که صیاد می دید خودش از منافع صید بهره می برد ماهی را در اختیار مسئولین هم قرار می داد ولی دیگراینطور نیست.صیاد کاملا در اختیار خودش است و منافع قبلی را ندارد و دولت هم خیلی منتفع نمی شود.
در مورد مدیریت بهره برداری ماهیان خاویاری
در سالهای 50 تا 70 پس از تشکیل شرکت سهامی شیلات و بعد از اتمام کار شرکت مختلط ایران و شوروی ، تمام شرکتهای تعاونی پره و یا شرکتهای خاویاری و کسانی که کار می کردند بنوعی نیروهای خود شیلات بودند. ماهی که صید می شد در اختیار خود شیلات قرار می گرفت . قایقها ، شناورها به صیدگاه و کرپی صید می آمدند ، در آنجا تخلیه می شدند و شروع به شوری کردن ، دودی کردن ، تخلیه ماهی می کردند. همه تاسیسات در شیلات بود. فروش و توزیع هم بعهده شیلات بود و در آمدها هم برای خود شیلات بود . چون یک شرکت بود و از محل همان درآمدهایی که داشت امرار معاش می کرد و شرکت سود ده و خوبی هم بود. حقوق و پاداش بهره وری بر اساس میزان صید و نوع رقم خاویار متفاوت بود.
ولی بتدریج که شیلات به جهادسازندگی منتقل شد هدف ایجاد اشتغال و تغذیه ازماهی و توصیه فعالیتهای شیلاتی بود. کم کم تعدادی از این شرکتها و شناورها به مردم واگذارشدند و لنج های صیادی کیلکا و مردم تشویق به تشکیل تعاونی شدند که خودشان صید کنند.حدود 117 شناور صیادی کیلکا بود . دوران توسعه شیلات در آن دوره بود اما توسعه حساب نشده بود و با عوامل مختلف محیطی و بعضی از فعالیتها متاسفانه با شکست روبرو شد .
سازماندهی و ساختار شیلات به این صورت بود که در ابتدا یک استان گیلان مرکزیت شیلات داشت بعد اداره کل شیلات مازندران و بعد اداره کل استان گلستان دائر شد.
در سالهای 46- 1345 اداره کل مازندران و گیلان از هم تفکیک شدند و سال 1376 استان گلستان تفکیک و اداره کل شیلات استان گلستان تاسیس شد.
هر استان ساختاری شامل ادارات کنترل کیفی ، فناوری  ، آزمایشگاه و سایر موارد داشتند.
هر استان نواحی صیادی متعددی داشتند.ناحیه 1 انزلی ، ناحیه 2 کیاشهر ، ناحیه 3 بابلسر ، ناحیه 4 نوشهر و ناحیه 5 بندرترکمن بود. هر کدام از این نواحی تعدادی صیدگاه داشتند و هر صیدگاه تعدادی قایق داشتند.

بر اساس اطلاعات سال 77 ، 
در بندر انزلی 14 صیدگاه و 68 قایق و 13600 رشته دام و 272 صیاد 
در کیاشهر 8 صیدگاه ، 47 قایق ، 9400 رشته دام و 460  نفرصیاد
در بابلسر 12 صیدگاه ، 63 قایق ، 12600 رشته دام  و 255 صیاد
در نوشهر 10 صیدگاه، 47 قایق ، 9400 رشته دام و 185 صیاد 
در ترکمن 5 صیدگاه ، 119 قایق ، 23800 رشته دام و بیش از 200 صیاد وجود داشتند.
این نواحی مجموعه فعالیتهای صیادان برای کل جنوب دریای خزر را پوشش می دادند. در مجموع 49 صیدگاه ، 334 قایق ، 51600 رشته دام و بیش از 1300 صیاد وجود داشتند.تعداد قایقها و صیادان در هر ناحیه و ایستگاه محاسبه شده بود و آمار داشت.
به هر قایق تعداد مشخصی  دام اختصاص داده می شد. دام عبارتست از بافت توری برای صید ماهی که هر دام 18 متر طول داشت . حدود 200 دام را به هم متصل می کردند و به طول 3600 متر تا 4800 متر می رسید و این یک رشته دام محسوب می شد. 200 رشته 18 متری تشکیل می شد. البته میزان 200 رشته دام  بسته به نوع صید ماهی فرق می کرد. مثلا در استان گلستان که صید غالب فیل ماهی بود طبیعتا چشمه تور و اندازه تور متفاوت بود . برای صید فیل ماهی 150 رشته دام از 200 رشته می گذاشتند. اما در استان گیلان که صید بیشتر اوزون برون یا دراکول بود تعداد بیشتری دامهای دراکول می گذاشتند که اندازه چشمه اش کوچکتر بود.
زمان صید چه فصولی بودند؟ 
صیادان دامها را در فصول صید بر مبنای زمانهای مشخص ، دردریا مستقر می کردند.فعالیتهای صیادی در سه فصل بهاره ، پاییزه و زمستان صورت می گرفت.تقریبا از اول فروردین تا 25 خرداد صید بهاره ، صید پائیزه از 10 شهریور تا اواسط آبان و در استان گلستان به صید زمستانه ختم می شد. 
جمعا 210 تا 250 روز صید داشتیم. امروزه فصل صید تغییر کرده ،از یکم مهر ماه تا 20 اردیبهشت ماه سال بعد است.صید تاس ماهیان از اوایل پائیز تا اواخر زمستان ، صید ماهی دراکول بیشتر در فصل بهار و در استان گیلان بود وس صید فیل ماهی هم بیشتر زمستان و پائیز در استان گلستان بود.


- روش صید ماهیان خاویاری به چه صورتی متداول بود؟
روش صید بصورت قلاب بود . یک سری طناب که قلابها به این طنابها آویزان می شدند . قلابها در مسیر مهاجرت ماهیها در مسیر رودخانه گذاشته می شدند . مثلا 8 قایق که 600 قلاب داشتند که  جمعا  حدود 48000 قلاب می شد. طنابهایی که در اولین مرحله داخل رودخانه می گذاشتند 500 متری تا یک کیلومتری دهانه رودخانه می گذاشتند. در مراحل بعدی قلابها را توسط قایق در مصب رودخانه و دریا در آب می انداختند.هر ماهی که ازین منطقه عبور می کرد صید می شد. البته روش خوبی نبود چون ماهیها رو زخمی می کرد و منسوخ شد.
در روش دیگر که روسها بیشتر به کار می بردند با روش تور صید می کردند ، ما هم روش تور داریم البته تور ساحلی و گوشگیر داریم.تور گوشگیر دردریا گذاشته می شود. بر روی طناب بالایی شناورها متصل می شوند که طناب روی آب بماند .
 هر سه چهار متر یک شناور بسته می شود . طناب پائینی هم وزنه داشت .کف تور را با میخهایی به کف بستر دریا وصل می شد. تور بصورت آویخته قرار می گرفت. ماهی هنگام عبور به تورگیر می کرد و در دام می افتاد. ماهی اگر در تور به عقب هم  برگردد برانشهایش به تور گیر می کرد.این روش پنجاه سال اخیر متداول شد که هنوز هم همین روش وجود دارد.
روش دیگر صید پره است . تورهای ساحلی و یا رودخانه را در آب می اندازند که با تراکتور یا بوسیله نیروی انسانی از آب بیرون کشیده می شود . 
در ایران وقتی ماهی خاویاری در تور می افتادند ماهیان ریز باید رهاسازی و ماهیان بزرگتر باید به شرکتهای شیلات تحویل داده می شدند و پول آنها به صیادان داده شود.
جنس طنابهای دام بیشتر پنبه ای بود بعدها نایلونی و پلی آمید جایگزین شدند. اندازه چشمه تورها بسته به نوع ماهی متفاوت است. مثلا برای فیل ماهی که بزرگتراست و طول تقریبی 165 سانتیمتر دارد  چشمه تور که تقریبا لوزی است و فاصله دوگره مقابل است  50 سانتیمتر می باشد. چشمه تور برای تاس ماهیان 113 سانتیمتری، حدود 300 میلیمتر و برای ماهی اوزون برون که ماهی کوچکتری است و به طول تقریبی 93 سانتیمتر چشمه تور 200 میلیمتر می باشد.
مشکل تورهای گوشگیر این است که  ممکن است ماهی داخل چشمه نرود و داخل تور پیچ بخورد و گیر بیافتد. گاهی فوکها که نیاز دارند هر نیم ساعت تا یکساعت از آب بیرون بیایند و تنفس کنند در این تورها گیر می کنند و ممکن است پیچ بخورند و از بین بروند.
در زمانیکه میزان صید خوب بود بر اساس بهره برداری بیشتر صید انجام می گرفت. تمام هزینه های شیلات بر اساس میزان صید خاویار بود.حفاظت به این طریق بود که ماهیان کوچکتر را رهاسازی می کردند . اما به جایی رسیدیم که میزان ماهیان خاویاری کاهش پیدا کرد و درآمد کم شد . با مصوبهقانونی مجلس شیلات را به شرکت مادر تخصصی دادند. سازمان شیلات در حال حاضر فقط نقش مدیریتی و نظارتی دارد.
آماری درباره میزان استحصال خاویار از ماهیان خاویاری وجود دارد که در سال 53  نسبت خاویار به گوشت ماهی به ازای هر100 کیلو ماهی ، میزان خاویار  11/5 درصد بود . برای سه گونه ماهی با مدیریتی که در سالهای 59-60 شد و با رهاسازی ماهیان کوچکتر و نارس این میزان به 5/15 درصد رسید. در سالهای 68-69 به 5/16 درصد افزایش یافت . اما در سال 79 این میزان به 4/14 درصد کاهش یافت . ازین تاریخ ببعد بعلت کوچکتر بودن ماهی و نارس تر بودن ماهیان این درصد روند کاهشی داشت.

فرایند صید و عمل آوری ماهیان خاویاری به چه طریقی بود؟
صیادان دام را ابتدای فصل مستقر می کردند و هرروز صبح زود حدود 4 صبح دامها را بازدید می کردند . روش دام گذاری بصورت گوشگیر ثابت بود.ماهیان صید شده توسط قایقها به صیدگاه حمل می شدند.هر صیدگاه مرکز عمل آوری و فناوری داشت.محلی برای شستشوی ماهی وجود داشت که از آنجا به اتاق ماهی بری می رفت و شکم ماهی بریده می شد و خاویار خارج می شد. محیط اتاق ماهی بری بسیار تمیز و بهداشتی بود. از زمان استحصال خاویار محیط بسیار تمیزی بود که علاوه بر شستشو با مواد ضد عفونی کننده به لامپهای UV هم مجهز شده بودند و وسایل و تجهیزات و اتاق ضدعفونی می شدند.
دستورالعملهای متفاوتی وجود داشت . کسی که در محیط   uncleanبود دیگر وارد قسمتهای تمیز نمی شد. پرسنل متفاوت بودندو رنگ لباس پرسنل بر اساس نوع کارشان متفاوت بود. از سال 76 که سیستم HACCP داشتیم به این صورت اداره می شد.
ماهی بصورت خام عمل آوری می شد بصورت پاستوریزه نبود. هواگیری بصورت دستی بود. خاویار را در قوطیهایی می ریختند که وقتی در قوطی را با دست فشار می دادند هوای داخل قوطی خارج می شد. چاقوهایی از کنار قوطی وارد می شد که هوای احتمالی داخل قوطی هم خارج شود.  میزان نمک با توجه به اندازه خاویار و میزان آبی که از آن خارج می شد  متفاوت بود.
بعضی از کشورها مثل ژاپن که خاویار از نوع نمک خالص می خواستند یعنی هیچ ماده افزودنی وجود نداشته باشد.بعضی کشورها که حساس نبودند مواد نگهدارنده به خاویار اضافه می شد که به مرور زمان بر اساس مقرراتی که اتحادیه اروپا داشت کم شد و کاهش پیدا کرد. خاویار با نمک خالص یا نمک و مواد نگهدارنده عمل آوری می شد.
بعد ازینکه خاویار شیرابه گیری می شد داخل قوطی می رفت و هواگیری می شد ، دور قوطی کش گذاشته می شد که به نوعی حالت وکیوم ایجاد می کرد. این قوطیها چند روزی می ماندند شیرابه احتمالی خارج و هواگیری مجدد می شدند و سپس یک رقم بندی روی قوطی می نوشتند.مثلا خاویار آسترا رقم یک ب هست. رقم بندی مرحله خیلی حساسی بود چون برمیزان قیمت گذاری خاویارخیلی تاثیر داشت. خاویار ساز روی رقم بندی که انجام می داد خیلی حساس بود.
سپس خاویارها به اداره کل استانی می رفتند و تا یک ماه آنجا می ماندند و مجددا بازبینی می شدند و دوباره خاویار ساز مرکزی رقم بندی می کرد. اگر رقم بندی مثلا از رقم یک ب به رقم 2 کاهش پیدا می کرد بنوعی برای خاویار ساز اولیه افت داشت. اصلا دوست نداشتند که رقم بندی آنها کاهش پیدا کند. در مواردی به تنبیه بعضیها هم منجر می شد.
خیلی بندرت هم بعد از بازبینی اداره کل استانی ممکن بود رقم بهتر و افزایش پیدا می کرد مثلا از یک ب به یک آ بهبود پیدا می کرد . ممکن بوده که خاویار ساز رقم را دست کم گرفته بوده یا اینکه خاویار بهتر جا افتاده باشد.
برای خاویارساز تاییدیه می آمد که میزان رقم بندی های او چطور بوده ، چه میزانی درست بوده چه میزانی کاهش یا افزایش رقم بندی داشتند. از آمار خیلی استفاده ها می شد مثلا اگر در استانی افت کیفیت وجود داشت علل باید بررسی می شد. علل مختلفی مانند میزان نمک ، نحوه نگهداری ، مشکل  آب منطقه  بودند.
سیستم ثبت و ضبطی که وجود داشت بی سابقه بود . الان بعد از 40 – 50 سال هنوز این سیستم را هیچ جای شیلات ندارد.سیستم بسیار منظم بود. برای خاویار کد رهگیری وجود داشت . در مواردی از اروپا نامه می زدند که قوطی شماره فلان خراب یا آلوده ست ما بلافاصله می توانستیم از کد رهگیری خاویارساز و زمان و مکان و نوع ماهی را پیدا کنیم و بررسی کنیم در آن روز سیستم چه اشکالی داشته که مشکل را برطرف کنیم .
- سیستم رهگیری بصورت دستی بود؟
بله کاملا دستی بود. یک وسیله شبیه خودکار که نوک آن میخ داشت . با همین میخ روی رنگ بدنه قوطی  می نوشتند که بعدها لیبل می زدیم. بعد به تهران ارسال می شد و در تهران لیبل می چسباندند. رنگ لیبل استانها را مشخص کردیم. هر صیدگاه کد داشت که روی بدنه قوطی درج می شد و تاریخ هم حک می شد.
براساس استانها کدگذاری انجام می شد. قوطیهای بزرگ و فله ای 2 کیلویی بود. براساس نوع رنگ کش دور قوطی نوع خاویار مشخص می شد . رنگ آبی فیل ماهی ، قرمز سوروگا و زرد آسترا بود .
قوطی خاویارها به تهران می آمد بازبینی نهائی می شد و بسته بندی می شد.
- بسته بندی قوطی های خاویار
  یک قوطی داخل توری و هر چند عدد قوطی داخل لفاف پارچه ای وکیوم و پلمب می شدند. هرچند بسته پارچه ای داخل جعبه چوبی بسته بندی و ارسال می شد.

- عوامل کاهش ماهیان خاویاری را بفرمایید؟
بطور کلی عوامل ساخت سد بر روی رودخانه ها، فروپاشی کشور شوروی سابق ، افزایش صید غیر مجاز ، آلودگیهای دریای خزر ، از بین رفتن رودخانه ها  سبب کاهش گونه ماهیان خاویاری در ایران شدند.